مثبت اندیشان

مقالات مثبت اندیشی و قانون جذب

مثبت اندیشان

مقالات مثبت اندیشی و قانون جذب

سلام . به وبلاگ مثبت اندیشان خوش آمدید . من اینجا درباره روانشناسی مثبت گرا و انرژی مثبت و همچنین قانون جذب عکس و مطلب میزارم . از دوستان مثبت اندیش دعوت میکنم نظرات و اندیشه های خودتون رو زیر مطالب هر پست درج کنید. سپاسگزارم


چه روزتان را با کشش بدن شروع کنید چه با نوشتن برنامه های آزمایشی، عادت های مثبت و سازنده شما را به سمت موفقیت پیش می برد. در این جا چند نمونه از برنامه های روتین صبحگاهی مشهورترین انسان های موفق آمده است.

افراد موفق صبح چه کارهایی انجام می دهند

با هر کاری که اول صبح بلافاصله پس از بیدار شدن انجام می دهید بقیه روزتان را می سازید. انسان های موفق روی برنامه های صبحگاهی تکیه می کنند تا بتوانند با چالش هایی که در طول روز انتظارشان را می کشد دست و پنجه نرم کنند. چه روزتان را با کشش بدن شروع کنید چه با نوشتن برنامه های آزمایشی، عادت های مثبت و سازنده شما را به سمت موفقیت پیش می برد. در این جا چند نمونه از برنامه های روتین صبحگاهی مشهورترین انسان های موفق آمده است.

 

مارک کیوبن

مارک کیوبن

مارک کیوبن صاحب شرکت دالاس ماوریکس در رابطه با برنامه روتین صبحگاهی همه چیز را ساده کرده است. او می گوید: مدیتیشن صبحگاهی نوعی بیزینس است و موفقیت یعنی با لبخند روی صورت بیدار شدن.

 

باراک اوباما

باراک اوباما

اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا از برنامه صبحگاهی اش استفاده می کرد تا خودش را برای روزی که در پیش رو دارد آماده کند. اوباما شب ها ۴ ساعت بیشتر نمی خوابید و هنگام بیدار شدن زمانش را صرف تصمیمات کوچکی مثل این که چه چیزی بپوشد یا چه چیزی بخورد نمی کرد. او ترجیح می داد انرژی اش را صرف تصمیمات بزرگ کند. اوباما هر روز صبح به مدت ۴۵ دقیقه ورزش های هوازی و قدرتی انجام می داد.

 

دواین جانسون

دواین جانسون

ورزش کردن بزرگ ترین بخش زندگی دواین جانسون است. او هر روز قبل از سپیده دم از خواب بیدار می شود تا ورزش های سخت و رژیم غذایی که در طول روز ادامه دارد را آغاز کند. او بعد از یک فنجان قهوه به مدت ۳۰ الی ۵۰ دقیقه ورزش هوازی انجام می دهد. دواین جانسون رژیم سختی می گیرد و یکی از عادت های خوبی که دارد این است که غذاها را زودتر از موعد مقرر خودش آماده می کند.

 

جنیفر آنیستون

جنیفر آنیستون

این ستاره سینما روزش را از ساعت ۴ و نیم یا ۵ صبح شروع می کند. او هر روز صبح ۵ کار به عنوان روتین صبحگاهی انجام می دهد: یک لیوان آب گرم با یک تکه لیمو می نوشد – صورتش را می شوید – مدیتیشن انجام می دهد – صبحانه می خورد و ورزش می کند.

 

اپرا وینفری

اپرا وینفری

اپرا وینفری یکی از انسان های موفق و مشهوری است که روز خود را با مدیتیشن آغاز می کند. او بعدها همراه با دیپاک چوپرا یک چالش مدیتیشن ۲۱ روزه را آغاز کردند که به صدها هزار نفر کمک کرد تا بتوانند سلامت خود را با مدیتیشن روزانه تقویت کنند.

 

ریچارد برانسون

ریچارد برانسون

برانسون صبح ها ساعت ۵ از خواب بیدار می شود و معتقد است که با زود بیدار شدن می تواند کارهای بیشتری در طول روز انجام دهد. علاوه بر این می تواند زمان بیشتری را در کنار خانواده باشد و ورزش کند.

 

وارن بافت

وارن بافت

وارن بافت موفق ترین سرمایه گذار دنیا روز خود را با مطالعه آغاز می کند. او بعد از شروع روز باز هم بیشتر مطالعه می کند. وارن در واقع ۸۰ درصد روز خود را صرف مطالعه می کند و ۵۰۰ صفحه مطالعه در طول روز را پیشنهاد می کند.

 

تونی رابینز

تونی رابینز

تونی رابینز یکی از نویسنده های پرفروش دنیا هر روز صبح ۱۰ دقیقه زمان برای خودش ذخیره می کند. او روزش را با فکر کردن به چیزهایی که بابت آن ها شاکر است آغاز می کند، سپس برای خانواده و دوستانش دعا می کند و چیزهایی که قرار است آن روز به انجام برساند را تجسم می کند.

 

ملکه الیزابت

ملکه الیزابت

ملکه الیزابت دوم یکی از پادشاهانی است که طولانی ترین سلطنت را در طول تاریخ انگلیس دارد. چه عادت هایی به او کمک کرده تا بتواند تخت پادشاهی را به مدت ۶۰ سال داشته باشد؟ او هر روز ساعت ۷ و نیم صبح از خواب بیدار می شود و یک فنجان چای صبحانه انگلیسی و کلوچه می خورد، روزنامه می خواند و به برنامه رادیویی گوش می دهد.

 

اسکات آدامز

اسکات آدامز

اسکات آدامز خالق کمیک استریپ “دیلبرت” صبح ها آلارم ساعت را روی ساعت ۵ تنظیم می کند اما از ساعت ۳ و نیم به بعد بیدار است، هر روز صبح یک صبحانه مشابه (قهوه و پروتئین) سرو می کند. به گفته خودش این روتین روزانه مغزش را برای خلاقیت و ابتکار آزاد می گذارد.

 

جان پاول دجوریا

جان پاول دجوریا

جان پاول موسس کارآفرین بیلیونر و موسس شرکت محصولات موی Paul Mitchell صبح ها شروعی آرام دارد. او صبح ها به مدت ۵ دقیقه ریلکس می شود و به کارها و برنامه های روز فکر نمی کند. او در این ۵ دقیقه تنها به شکرگزاری تمرکز می کند و سپس یک فنجان قهوه یا کاپوچینو می نوشد.

 

تیم فریس

تیم فریس

تیم فریس نویسنده کتاب پرفروش ۴ ساعت کاری در هفته ۵ برنامه صبحگاهی اش را به اشتراک گذاشته است: مرتب کردن تخت – ۲۰ دقیقه مدیتیشن – آویزان شدن از جایی برای درآوردن ستون فقرات از حالت فشرده – نوشیدن چای سیاه چینی و نوشتن احساسات و اولویت ها.

 

میشل گس

میشل گس

میشل گس یکی از رهبران کسب و کار است که به صبح ها زود بیدار شدن معتقد است. میشل رئیس استارباکس روز خود را با ورزش دویدن آغاز می کند.

 

 

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

  • Fa Nazari

مقالات بسیاری برای مثبت اندیش بودن وجود دارد نگران نباشید نکاتی که در این جا توصیه می کنیم مثل آن موارد کلیشه ای همیشگی نیستند. این نکات بسیار مهم و کاربردی هستند و با کاربرد آن ها واقعا تغییر خواهید کرد.

همه ما چیزهای زیادی درباره اهمیت مثبت گرایی شنیده ایم اما کمتر کسی دلیل اهمیت این موضوع را می داند. باربارا فردریکسون پروفسور دانشگاه روانشناسی دریافته است که چگونه احساسات منفی روی ذهن ما تاثیر می گذارد. در یکی از تحقیقات او از شرکت کنندگان خواسته شد تا برخی از موضاعتی که لیست شده بودند را بشمرند. در نتیجه شرکت کنندگانی که احساسات منفی داشتند موارد مثبت یا خنثی را کمتر ذکر کردند.
نتیجه می گیریم احساسات منفی ذهنمان را محدود می کند و باعث می شود انتخاب های محدود داشته باشیم. این مسئله بیشتر در شرایط تهدید آمیزی که قرار است یک واکنش سریع انجام دهیم رخ می دهد. وقتی به دلیل احساسات منفی انتخاب های مان محدود می شود در آخر یک تصمیم اشتباه می گیریم یا یک واکنش اشتباه نشان می دهیم.

پس مثبت نگری بسیار مهم است اما چگونه؟

مطالب و مقالات زیادی در این رابطه وجود دارد که روش هایی بسیار کلیشه ای توصیه می کنند. مثل: لبخند بزنید، نیمه پر لیوان را ببینید، شاد باشید و خیلی موارد دیگر… نگران نباشید نکاتی که در این جا توصیه می کنیم مثل آن موارد کلیشه ای همیشگی نیستند. این نکات بسیار مهم و کاربردی هستند و با کاربرد آن ها واقعا تغییر خواهید کرد.

 

ابتدا با ژست و حالت بدن شروع کنید : صاف بنشینید

بیشتر ما فکر می کنیم مثبت گرایی نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما در واقع اینگونه نیست. شاید صاف نشستن ربطی به مثبت نگری نداشته باشد اما در یکی از تحقیقات ثابت شد که بین ژست بدن و افکار مثبت رابطه مستقیم وجود دارد.
در این تحقیقات به نتیجه رسیدند کسانی که صاف می نشینند خاطرات و افکار مثبت بیشتری به ذهنشان خطور می کند. پس صاف بنشینید، گاهی اوقات کوچک ترین چیزها در زندگی بدون این که متوجه باشیم تاثیر مفیدی در سلامت مان دارند.

 

یک عدد قاشق چای خوری در جیب داشته باشید

قاشق چای خوری به جز پیمانه کردن چای و قهوه چه کاربرد دیگری می تواند داشته باشد؟ شخصی به نام William Peynsaert از قاشق چای خوری برای رهایی از افکار منفی استفاده کرده است.
تنها چیزی نیاز داریم فقط یک عدد قاشق چای خوری است.
البته به یک شلوار جیب دار هم نیاز داریم.
کاری که باید انجام دهیم این است که قاشق را در یکی از جیب ها قرار دهیم و هر زمان که افکار منفی به مغزمان آمد قاشق از جیب درآورده و در جیب دیگر قرار دهیم. این کار باعث می شود ذهن مشغول شود و نتواند به افکار منفی متمرکز شود. در ابتدا احساس می کنیم که این کار را باید چندین مرتبه پشت سر هم انجام دهیم اما بعد از مدتی کمتر و کمتر می شود. شاید این کار به نظر ساده و احمقانه برسد اما واقعا تاثیر گذار است.

 

به جای اخبار یک مطلب نشاط بخش بخوانید

معمولا ما آدم ها برای این که از آخرین اخبار مطلع باشیم روزمان را با گوش دادن به اخبار یا خواندن روزنامه شروع می کنیم. این کار برای این که ارتباطمان را با دنیا قطع نکرده باشیم خوب است اما محتوی خبرها معمولا چیست؟ تصادف، حملات تروریستی، حوادث طبیعی و خیلی موارد ناخوشایند دیگر. نمی خواهم بگویم هیچ اخباری را دنبال نکنید اما بخشی از وقت تان را به خواندن مطالب نشاط بخش اختصاص دهید. به عنوان مثال روزتان را با خواندن بخشی از یک کتاب قدرت بخش آغاز کنید

 

هر روز ۳ نعمتی که بابت آن شکرگزار هستید بنویسید

این کار بسیار ساده و آسان است. هر روز ۳ نعمتی که بابت آن شکرگزار هستید را لیست کنید. این کار بدون این که متوجه شوید کمک زیادی به شما خواهد کرد. شکرگزاری با سلامت بدن در ارتباط است و همچنین باعث بهتر شدن روابط و شاد شدن انسان ها می شود. به همان اندازه که در زندگی نارضایتی هایی دارید رضایتمندی هایی هم خواهید داشت. مثل نیمه پر و خالی لیوان. همیشه در مغزمان فرشته و شیطان وجود دارد درست است که بیشتر تمایل به حمایت از شیطان مغزمان داریم اما باید سعی کنیم که از حامی فرشته مغزمان باشیم.

 

موفقیت های کوچک تان را هر روز جشن بگیرید

یکی از راه های مثبت گرایی نوشتن موفقیت های روزانه است. اگر پیشرفت های مان را هر چقدر هم که کوچک باشد بنویسیم اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنیم. در نتیجه تلاش می کنیم که به موفقیت های بیشتری برسیم.

 

 

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

  • Fa Nazari

۱- شما اتفاقات خوب یا بد را براساس تفکراتتان تجربه می کنید:

"کسی که همیشه در مورد بیماری صحبت می کند، بیمار می شود و کسی که به طور مداوم در مورد رفاه صحبت کند، در رفاه و آسایش به سر خواهد برد." استر و جری هیکس در این کتاب اشاره می کنند که "شما همه ی این ها را براساس تفکرات تان جذب می کنید." با تمرکز بر روی چیزی، باعث می شوید آن مسئله برایتان اتفاق افتد.

۲- شما با فکر کردن به چیزی آن را به سمت خود جذب می کنید، حتی اگر آن را نخواهید:

بر اساس این کتاب "شما با فکر کردن به چیزی از طریق قانون جذب، آن را بزرگ و بزرگتر و قویترخواهید کرد." بنابراین سعی کنید افکار خود را مثبت نگه دارید.

۳- هر چه بیشتر بر روی مسئله ای تمرکز کنید، قویتر می گردد:

مورد مذکور این قابلیت را به شما می دهد که حقیقت زندگی خود را با افکارتان ساخته و مسائلی که دوست داشته تجربه کنید، روزی به آنان دست خواهید یافت. شما با نگرانی های خود باعث می شوید اتفاقات بدی برایتان رخ دهد.

۴- بهتر است به احساسات خود اعتماد کنید تا آن که بیش از حد به تصمیماتتان فکر کنید:

به بیان دیگر: به ندای قلب خود گوش فرا دهید. به جای فکر بیش از حد به انتخابهایتان اجازه دهید احساساتتان،  شما را به سمت درست هدایت کند. با این کار زندگی رضایتمندانه تری را تجربه خواهید کرد.

۵- شما با تفکر مثبت خود می توانید باعث گردید اتفاقات خوب با سرعت بیشتری برایتان رقم خورد:

برادران هیکس در این کتاب می نویسند: "خواستن و تمایل" شامل تمرکز به یک موضوع آن هم به صورت کاملأ مثبت می باشد. وقتی که به موضوعی با دقت نظر کامل به گونه ای مثبت می نگرید، آن مسئله بسرعت برایتان به وقوع خواهد پیوست . . . شک نکنید."

۶- برای ایجاد یک تغییر، باید به مسائل آن گونه که آرزو دارید باشند، بنگرید نه آن گونه که در واقع هستند:

این رازی است که تنها افراد موفق می دانند و در کتاب های علمی با عنوان "تجسم دیداری" از آن یاد می شود. مایکل فلپس هر شب قبل از خواب خود را برنده تجسم می کرد. همان گونه که می بینید وی در حال حاضر پرافتخارترین قهرمان تاریخ بازی‌های المپیک و دارنده ۲۲ مدال شنا است. در این کتاب می خوانید: "به منظور تأثیر هر چه بیشترِ تفکرات مثبت بر روی اتفاقات، بایستی نادیده بگیرید که چه کارهای دشواری هستند- و هم چنین به این که دیگران شما را چگونه می بینند کاملاً بی توجه باشید. و تنها تمام تمرکز خود را حول این محور بگنجانید که دوست دارید چه اتفاقاتی برایتان به وقوع بپیوندند.

۷- شما می توانید قدرت مغناطیسی جذب اتفاقات خوب خود را با اختصاص دادن زمان روزانه به "افکار قدرتمند" افزایش دهید:

۱۵ دقیقه از روزتان را به طور جدی به فکر کردن در مورد اهداف، رؤیاهایتان و آن چه از زندگی می خواهید اختصاص  دهید. برادران هیکس می گویند این عمل شانس شما را برای رسیدن به موفقیت بسیار افزایش می دهد.

۸- موفقیت یک منبع تمام نشدنی است. هر کس می تواند از آن بهره برد:

فراموش نکنید که موفقیت دیگران، موفقیت شما را محدود نمی کند. از آن طرف براساس آنچه که در کتاب نوشته شده، شما با جذب موفقیت، موفقیت دیگران را محدود نخواهید کرد.

۹- به خودتان اجازه ندهید در ناامیدی ها غرق شوید:

ناامیدی تنها باعث جذب اتفاقاتی است که ناراحتی شما را بیشتر خواهند کرد و تنها نشانه  آن است که شما به هدفی که در زندگی آرزویش را داشته اید، نرسیده اید. بنابراین به جای حسرت خوردن برای از دست دادن آرزوهایتان، تنها به آنچه دوست دارید و می خواهید، فکر کنید.

۱۰- از تماشای برنامه های تلویزیونی همانند جنایت و بیماری که انرژی های منفی را به شما منتقل می کنند، اجتنابکنید:

با دیدن این برنامه ها تنها موجب می گردید به آنان بیشتر فکر کرده و شانس اتفاق افتادنشان را افزایش دهید. باز هم یادآوری می کنیم که: "با توجه شما به هر چیزی، آن مورد بیشتر و بیشتر به سمت شما کشیده می شود."

۱۱- بدانید اگر روابط تان با دیگران بد است، تنها خودتان موجب آن گشته اید:

توجه به مسائل منفی هم چون گرفتن انتقام می تواند موجب ویرانی روابط شخصیتان باشد. با این ذهنیت که "هیچ چیز به وقوع نخواهد پیوست مگر آن که شخصاً آن را جذب کرده باشید"، می توانید از روابط بد با همسر و بستگان تان رهایی یابید.


  • Fa Nazari

تناسب ذهن، همانند تناسب اندام است. اگر میخواهید بهترین فرد ممکن باشید، باید تمرین کنید و با خودباوری آگاهانه و نگرش ذهنی واقعی و تا اندازه‌ای هم مثبت، فکر و ذهن خود را پرورش دهید.

برای این‌که شخصی مثبت‌اندیش شوید، این هفت کلید پله ترقی و راهنمای رسیدن به منظورتا خواهد بود:

۱ - گفتکوی درونی‌ مثبت:

با خودتان مثبت صحبت کنید و گفتگوهای درونی خود را کنترل کنید. از عبارات تاکیدی مثبت، اول شخص و در زمان حال مانند «من خودم را دوست دارم!» «من می‌توانم!» «من احساس فوق‌العاده خوبی دارم!» و «من مسئولیت‌پذیرم!» استفاده کنید.

ما معتقدیم که ۹۵ درصد احساسات‌ شما با گفتگو‌های دورنی خودتان، درطول روز شکل می‌گیرد. واقعیت تلخ این است که اگر عمدا و آگاهانه با خودتان، مثبت و سازنده صحبت نکنید، ناخودآگاه به چیزهای ناراحت‌کننده که باعث نگرانی و عصبانیت می‌شود، فکر می‌کنید.

ذهن شما مثل یک باغچه است. اگر در آن، گل نکارید و از آن مراقبت نکنید، علف‌های هرز بدون هیچ تلاشی در آن رشد می‌کنند.

۲ - تجسم مثبت:

شاید قدرتمندترین توانایی شما، توانایی «تجسم» و دیدن اهدافتان است، به‌طوری‌که انگار همین الان به‌تحقق رسیده‌اند. تصویری هیجان‌انگیز و واضح از اهداف و زندگی ایده‌آل‌تان بسازید و بارها و بارها آن‌را در ذهن مرور کنید. تمام پیشرفت‌های شما در زندگی، با بهبود بخشیدن به تصویرهای ذهنی‌ شروع می‌شوند. هرچه خود را در درون‌تان ببینید، در دنیای خارج همان خواهید بود.

۳ - افراد مثبت‌اندیش:

انتخاب درست کسانی‌که با آن‌ها زندگی می‌کنید، کار می‌کنید و تعامل دارید، بیشتر از هر عامل دیگری بر احساسات و موفقیت شما تاثیر می‌گذارد. همین امروز تصمیم بگیرید که با افراد برنده‌، مثبت، شاد، خوش‌بین و کسانی که در زندگی اهداف بزرگ دارند معاشرت کنید.

به‌هر قیمتی از افراد منفی‌ دوری کنید. این افراد، سرچشمه اصلی بیشتر ناراحتی‌های زندگی هستند. مصمم شوید که از هم‌اکنون، دیگر افراد منفی‌ و اضطراب‌آور را به‌زندگی‌تان راه ندهید.

۴ - خوراک ذهنی مثبت:

سلامتی شما دقیقا به‌همان مقداری است که مواد غذایی سالم بخورید و به خودتان برسید. همین‌طور سلامت ذهنی و روانی شما به‌همان اندازه‌ای است که ذهن خود را به‌جای «شیرینی‌های ذهنی» با «پروتئین‌های‌ ذهنی» تغذیه کنید.

کتاب‌ها، مجلات و مقالات آموزنده، الهام‌بخش و انگیزه‌دهنده بخوانید. ذهن را با اطلاعات و ایده‌هایی که موجب تعالی و شادمانی می‌شوند و شما را نسبت به خود و آرزوهایتان مطمئن می‌سازند، تغذیه کنید.

هنگام رانندگی به مطالب شنیداری سازنده و مثبت گوش دهید. پیوسته به ذهن‌ پیام‌های مثبت وارد کنید که باعث می‌شوند بهتر بیاندیشید و بهتر عمل کنید و در رشته ‌کاری خود تواناتر و کارآمدتر باشید.

فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی آموزشی و مثبت تماشا کنید و در دوره‌های آنلاین شرکت کنید و مطالبی بخوانید که به دانش‌تان بیافزاید و به‌شما حس بهتری نسبت به خود و زندگی بدهد.

۵ - آموزش و پیشرفت درست:

تقریبا همه با منابع محدود و گاهی هم بدون سرمایه‌، دست‌به‌کار می‌شوند. تقریبا تمام درآمد افراد، ابتدا با فروش خدمات شخصی‌ حاصل می‌شود. تمام افرادی که امروزه در اوج هستند، زمانی در پایین‌ترین جایگاه‌ بوده‌اند و بارها و بارها شکست خورده‌اند و به جایگاه‌های پایین‌تر نزول کرده‌اند.

معجزه آموزش و پیشرفت شخصی‌ دراز‌مدت این است که شما را از فرش به عرش، از فقر به ثروت و از شکست به موفقیت و استقلال مالی می‌رساند. همان‌طور که جیم ران می‌گوید: «تحصیلات رسمی کمک می‌کند امرار معاش کنید، ولی آموزش‌های شخصی شما را ثروتمند می‌کند.»

وقتی خود را به یادگیری، رشد، بهتر شدن در افکار و فعالیت‌ها متعهد می‌کنید، کاملا بر زندگی‌ خود مسلط می‌شوید و سرعت رسیدن به اوج را به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش می‌دهید.

۶ - عادت‌های سلامتی مفید:

از سلامت جسمانی خود حداکثر مراقبت را بکنید. همین امروز تصمیم بگیرید که تا سن ۸۰ ،۹۰ یا حتی ۱۰۰ سالگی زندگی کنید و حتی در آن سن هم شاد و پرتحرک باشید.

غذاهای خوب، سالم و مغذی بخورید. کم و متعادل بخورید. یک رژیم غدایی عالی، تاثیری مثبت و فوری بر احساسات و تفکرات شما خواهد داشت.

تصمیم بگیرید به‌طور منظم ورزش کنید. حداقل ۲۰۰ دقیقه در هفته را به پیاده‌روی، دو، شنا، دوچرخه‌سواری یا کار با دستگاه‌های ورزشی بپردازید. وقتی با برنامه و منظم ورزش می‌کنید، احساس شادمانی و سلامتی بیشتری دارید و نسبت به ‌فردی که تمام بعدازظهر را روی کاناپه می‌نشیند و تلویزیون تماشا می‌کند، خستگی و فشار روانی کمتری خواهید داشت.

به‌اندازه کافی، استراحت کنید. لازم است به‌طور منظم و به‌ویژه در زمان‌هایی که زیر فشارروانی و سختی هستید، باتری‌های انرژی خود را شارژ کنید. وینس لومباردی می‌گوید: «خستگی، همه ما را ترسو می‌کند.»

یکی از عوامل زمینه‌ساز احساسات منفی، عادت‌های مضر سلامتی خستگی، نرمش نکردن و کار‌و‌تلاش بی‌رویه است. در زندگی‌ به‌دنبال تعادل باشید.

۷ - انتظارات مثبت:

داشتن انتظارات مثبت یکی از تکنیک‌های بسیار قوی است که با به‌کارگیری آن می‌توانید شخصی مثبت‌اندیش شوید و زندگی ‌مثبت‌تر و بهتری را تضمین کنید.

انتظارات شما، پیش‌گویی‌های شما از آینده‌ خودتان است. یعنی آنچه شما با اطمینان منتظرش هستید، به‌احتمال زیاد به‌دست خواهد آمد.

از آنجا که خودتان انتظارات را انتخاب می‌کنید، همیشه بهترین‌ها را بخواهید و انتظار موفقیت داشته باشید. هنگام ملاقات با افراد جدید، انتظار محبوبیت داشته باشید. انتظار دست‌یابی به اهداف عالی و خلق زندگی شگفت‌انگیز برای خودتان داشته باشید. وقتی پیوسته در انتظار اتفاقات خوب باشید، به‌ندرت ناامید می‌شوید.

  • Fa Nazari

یا به موضوعات خوب فکر می‌کنید یا موضوعات بد؟

مردم به‌طور طبیعی به نتایج منفی فکر می‌کنند، نه مثبت. اغلب نتایج منفی نصیب افراد بدبین می‌شود. از طرف دیگر، برای مردم مثبت‌اندیش، اتفاقات خوب پی‌درپی رخ می‌دهد. این درست مانند زمانی است که یک اتومبیل قرمز می‌خرید و پس از آن همه اتومبیل‌های قرمز اطراف خود را می‌بینید. دیدن اتومبیل‌های قرمز برای شما معنی‌دار می‌شود. شما به اتومبیل زیبا و جدید خود افتخار می‌کنید و بسیار هیجان‌زده هستید، درنتیجه زیاد به آن ‌فکر می‌کنید. وقتی اتومبیل قرمز نقطه اصلی تمرکز شما باشد، اتومبیل‌های قرمز همه‌جا در اطرافتان ظاهر می‌شوند.

پیام این است که «بر هر چیزی تمرکز کنید، مقدار بیشتری از آن‌را به‌دست می‌آورید.» اگر موضوعات خوشایند را تجسم کنید، اتفاق خواهند افتاد. البته همین موضوع درمورد موارد ناخوشایند نیز صدق می‌کند. بازیکن گلفی که مدام نگران پرتاب توپ به درون دریاچه است، همیشه آن‌را به درون آب می‌اندازد. اگر نگرش شما مسیرتان را مشخص کند، پس خوب است که افکار خود را به مسیر مثبتی هدایت کنید. این سه گام را انجام دهید:

1. به آن ‌فکر کنید

 به خودتان قول دهید که فعالانه به مطالب مثبت و فقط به نتایج مثبت فکر ‌کنید. در اجرای این برنامه کاملا جدی باشید و آن را مانند قراردادی با خودتان درنظر بگیرید. هدف شما: کنترل فعالانه فرایند تفکرتان است.

2. آن را ببینید

خروجی‌های مطلوب خود را مجسم کنید. آن‌ها را به‌طور شفاف و با جزئیات کامل ببینید.

3. آن‌را انجام دهید

برای دست‌یابی به خروجی‌های مطلوب، اقدامات مثبت انجام دهید. پافشاری کنید. برای اثرگذاری بر مواردی که در توان شماست، به‌سختی کار کنید. وقتی کارها به‌خوبی پیش می‌روند جشن بگیرید. اقدامات خود را به‌صورت روزانه، هفتگی و ماهانه برنامه‌ریزی کنید.



از دست عادات ذهنی خلاص شوید

دائما از فرایند فکری و عادات ذهنی خود آگاه باشید. به عادت مضر تفکر منفی باز نگردید. مردم در روز به 12000 تا 50000 مورد مجزا فکر می‌کنند. 70 درصد این تفکرات، نگرانی از نتایج نامطلوب در آینده است. دلیل آن چیست؟ دکتر «اِلن وبر» توضیح می‌دهد که «شرایط اجتماعی و تجربیات زندگی» باعث تفکر منفی‌ می‌شود. تذکرات رایج در والدین مانند «مواظب باش صدمه نبینی!» کودکان را برای اندیشیدن به نتایج منفی و نه مثبت شکل می‌دهد.

به‌علاوه، اغلب مردم فکر می‌کنند که شایسته موفقیت نیستند یا توانایی دسترسی به آنرا ندارند. برای شروع تفکر مثبت، باید بر این مانع غلبه کنید.

بادامه مغز شما چگونه کار می‌کند؟

بادامه مغز مسئول عکس‌العمل نشان دادن به «ترس و نگرانی» است که با حضور خطرات فیزیکی یا اضطراب احساسی به وضعیت ترس وارد می‌شود. حالت ترس باعث ترشح ماده‌ای شیمیایی به‌نام کورتیزول می‌شود که عوارض فیزیولوژیکی مضری به‌دنبال دارد. انسان‌ها می‌توانند از تفکر مثبت برای رد کردن این حالت ترس در بادامه مغز استفاده کنند. تفکر مثبت از ترشح کورتیزول جلوگیری می‌کند و به‌جای آن مغز را وادار به ترشح «سِرُتونین» می‌کند که با «خلاقیت، نوآوری و تمرکز» در ارتباط است. این موارد در نقطه مقابل ترس و نگرانی قرار می‌گیرند.

مغز توانایی فوق‌العاده‌ای برای خلق مسیرهای عصبی جدید دارد. با تفکر مثبت می‌توانید مغز خود را وادار به بازسازی کنید. فرایند تغییر عصبی پویاست و گام‌به‌گام نیست. بنابراین همیشه مثبت بیاندیشید. با این‌کار می‌توانید مسیرهای عصبی جدیدی در مغز خود ایجاد کرده و نتایج مثبت‌تری را تجربه کنید.



از موارد کوچک شروع کنید

سعی نکنید یک‌شبه تغییرات بزرگی در تفکر خود ایجاد کنید. این‌کار ممکن است بادامه مغز را تحریک کند و باعث ترشح کورتیزول شود که نتایج منفی زیادی به‌همراه دارد. به‌جای آن ذهن خود را تغییر دهید، اما این‌کار را به‌صورت تدریجی انجام دهید. در فعالیت‌های جدیدی مثل گسترش مهارت‌های جدید مشارکت کنید. با ترس‌های خود روبه‌رو شوید و برای غلبه بر آن‌ها به‌سختی کار کنید. کارهایی که امیدوارید در حوزه‌های مختلف زندگی انجام دهید را به‌دقت مشخص کنید.

تصور نتایج مثبت برای رویدادهای پیش‌رو می‌تواند به اتفاق افتادن آن‌ها به‌همان ترتیب کمک کند. آلوارو پاسکوآل، متخصص مغز، برای نشان دادن عملکرد این تکنیک‌های تجسم، دو گروه را در یادگیری نواختن پیانو مورد بررسی قرار داد. این دانشمند گروهی را انتخاب کرد که و به آنها توضیح داد که با کدام انگشت کدام نت را بنوازند و از آن‌ها خواست که پنج روز و روزی 2 ساعت بر پیانو تمرین کنند. گروه دیگر استفاده از انگشتان برای نواختن نت را به طور مجازی یاد گرفتند. آن‌ها پنج روز و هر روز به مدت 2 ساعت با گوش دادن به نت‌هایی که نواخته می‌شد، خود را در حال نواختن پیانو تجسم می‌کردند. پس از آن، هر دو گروه نت‌ها را روی پیانو اجرا کردند و هر دو تقریبا به یک اندازه نواختن صحیح پیانو را آموخته بودند.

تجسم کار پیچیده‌ای نیست. خود را در حال انجام کاری تصور کنید که آرزویش را دارید، مثلا ارائه یک سخنرانی فوق‌العاده.. آن‌را شفاف و با جزئیات مجسم کنید.

از افراد منفی دوری کنید. به‌دنبال دوستان خوش‌بین باشید و با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. چهار حالت باعث ناآرامی ذهنی می‌شود. «فرّار بودن، عدم‌قطعیت، پیچیدگی و ابهام.» برای رویارویی با آن‌ها، تصویر واضحی از خواسته‌های خود در ذهن حفظ کنید. با یادآورهای تصویری یعنی نشانه‌هایی که سفر ذهنی جدید شما را به یادتان می‌آورند به خود کمک کنید. می‌توانید به سادگی از روش «اتومبیل‌های قرمز» استفاده کنید. بعضی افراد لباس قرمز می‌پوشند تا تفکر مثبت را به خود یادآوری کنند. افراد دیگر اشیای قرمزی را به‌عنوان یادآوری‌کننده در محل کار خود قرار می‌دهند.

چند تمرین عملی

برای این‌که تفکر مثبتی داشته باشید، اول باید خودتان را بشناسید. برای اجرای 6 گام «اتومبیل قرمز» این فهرست‌ها و جداول را تهیه کنید: 

1. احساسات/ علایق و نقاط قوت

کارتان را با نوشتن احساسات، علایق و نقاط قوت خود آغاز کنید. تحقیقات نشان داده‌اند که تنها 20 درصد از مردم از نقاط قوت شخصی خود هر روز فعالانه استفاده می‌کنند. برای تعیین نقاط قوت خود گروهی که در آن قرار می‌گیرید را مشخص کنید، مثلا «موفق: همیشه می‌خواهید دستاوردهای بزرگ داشته باشید. فرمانده: می‌خواهید کارها را اداره کنید. مشاور: یک متفکر منظم هستید. جمع‌کننده: از جمع کردن افراد در کنار هم لذت می‌برید. احساسات و علایق شما به زندگی‌تان هیجان می‌بخشد.

2. احساسات/ علایق، نقاط قوت و ارزش‌ها

ارزش‌های خود را به فهرست‌تان اضافه کنید. اصول معنی‌داری که اثر مستقیمی بر کار بعدی شما دارند را انتخاب کرده و فهرستی از اهداف مهم خود تهیه کنید. ارزش‌های رایج شامل شجاعت، عزم و امانت‌داری هستند. پنج ارزش را در جدول خود بگنجانید.

3. فهرست مشارکتی

کارهایی که می‌خواهید انجام دهید را در طوفان مغزی بررسی کنید. سپس فهرستی از اهداف خود تهیه کنید.

4. دایره کامل

نموداری با بیضی کوچکی در مرکز آن و محورهایی رو به بیرون رسم کنید. روی هر محور دایره‌ای بکشید که نماد یکی از حوزه‌های وسیع زندگی شما مثل روابط، سلامتی و تندرستی، شغل، معنویات، تحصیلات و... است. نقطه‌ای مشکی به نشانه میزان انجام درست وظایف هر گروه روی هر محور بکشید. هرچه نقطه مشکی به هر دایره نزدیک‌تر باشد، در آن حوزه بهتر عمل کرده‌اید.

5. تنظیم جملات «می‌خواهم...»

پس از تفکر دقیق درباره همه موضوعات و تمرینات بالا و نوشتن پاسخ‌های خود، مجموعه‌ای از جملات «می‌خواهم....» را برای هر گروه اصلی زندگی خود تهیه کنید. مثال: گروه پولی: می‌خواهم بیشترین درصد ممکن را در برنامه بازنشستگی خود سرمایه‌گذاری کنم. گروه شغلی: می‌خواهم در سال آینده کاری پیدا کنم که از آن لذت ببرم و در آن احساس چالش و ارزش داشته باشم. 

این موارد را کاملا شفاف بنویسید. جملات «می‌خواهم..» را مثبت و قطعی بنویسید. آن‌ها باید «خاص، قابل اندازه‌گیری» و دارای مهلت معین باشند. بنابراین «می‌خواهم بیشتر مطالعه کنم» اثرگذار نیست. به‌جای آن بنویسید: «می‌خواهم 20 صفحه در روز مطالعه کنم.»

جملات «می‌خواهم...» را بر‌اساس «احساسات،‌ نقاط قوت و ارزش‌ها،‌ مهارت‌ها و مزیت‌های حرفه‌ای و عواملی خارجی اثر‌گذار بر اهداف خود،‌ مثل پیشرفت‌های تکنولوژیکی و ملاحظات بازار بنویسید. برای کوتاه‌مدت نیاندیشید.

6. کاربرگ پل

در تمرین بعدی برای شناخت خود، «کاربرگ پُل» را تهیه کنید. این کاربرگ چهار موردی را نشان می‌دهد که «پلی برای رسیدن شرایط مطلوب» ایجاد می‌کند. فهرستی از شرایط فعلی خود، برای مثال: «من نامنظم کار می‌کنم و شرایط نامساعدی دارم»، آنچه آرزو دارید به‌دست آورید:‌ «می‌خواهم در 18 ماه آینده فلان مقدار پول به‌دست آورم»، ‌چیزی که باید داشته باشید:‌ «می‌خواهم هر ماه یک فعالیت خاص دوستانه/خانوادگی برنامه‌ریزی کنم» و آنچه خوب است اما ضروری نیست: «می‌خواهم ماهانه حداقل 10 درصد درآمدم را در بازار سهام یا بازار مسکن سرمایه‌گذاری کنم» را تهیه کنید. جملات مربوط به خواسته‌ها، ارزیابی شرایط فعلی، بایدها و فهرست موارد خوب اما غیرضروری را با گروه‌های نمودار دایره‌ای خود مرتبط کرده و برای هر مورد مهلتی مشخص کنید. یاداشت همه موارد، باعث تمرکز تفکر و برنامه‌ریزی می‌شود.



این تکنیک‌های ذهنی برای تیم نیز مفید هستند

تمرین‌هایی که در بالا به آن‌ها اشاره شد،‌ علاوه بر افراد برای تیم‌ها نیز مفید هستند. تیم‌هایی که از فرایند ارزیابی شخصی پیروی کرده و فهرستی از خواسته‌های خود تهیه می‌کنند، می‌توانند هویت خود به‌عنوان یک گروه و مواردی که مایلند به آن‌ها دست یابند را شفاف‌سازی کنند. اعضای تیم می‌توانند پیشاپیش این تمارین را اجرا کرده یا برای کمک به دیگر اعضای تیم، از آن‌ها استفاده کنند.

اگر همه با تفکر «ماشین قرمز» سازگار شوند، ‌سازمان سود زیادی کسب خواهد کرد. برای تغییر فرهنگ خود به شکلی مثبت، ‌به همه یاد دهید که بر خواسته‌های خود تمرکز کنند، ‌نه بر نگرانی‌ها و ترس‌ها. چنین تغییری بسیار انرژی‌بخش است. 

  • Fa Nazari
یادگیری مثبت نگری
برای نواختن پیانو، صحبت به زبان های خارجی یا حتی ضربه زدن به توپ تنیس، یادگیری امری عادی و شیوه ای متداول تلقی می شود. نکته اینجا است که همان انعطاف ذهنی که باعث می شود شما در کارهای ساده یا ورزش ها مهارت پیدا کنید، این امکان را برای شما فراهم می آورد که مثبت اندیشی را بیاموزید.

شوان آچور نویسنده کتاب «مزایای خوشبختی» نقل می گوید: «همان طور که مغزما شکل ها و طرح ها را در بازی تتریس تشخیص می دهد و نحوه چیدن سریعتر آن ها را فرا می گیرد، می توانیم به مغزمان بیاموزیم که چیزهای خوب در زندگی را کاوش کند (به دنبال نکات مثبت باشد) تا بتوانیم امکانات بیشتری را مشاهده کنیم، انرژی بیشتری احساس کنیم و به سطوح بالاتر موفقیت دست یابیم.» آچور این اثر را «اثر مثبت تتریس» می نامد.

تمرین شاد بودن
چگونه این کار را انجام دهیم ؟ چن چهار فعالیت ساده را پیشنهاد می کند که به وسیله آنها می توان مغز را آموزش داد تا به پدیده ها نگاه مثبت تری داشته باشد:

_ جست وجوی روزانه برای سه نکته مثبت
 در پایان هر روز از سه اتفاق خوبی که آن روز برای شما رخ داده است، فهرست تهیه کنید و درباره عوامل رخ دادن این اتفاقات تامل کنید. اتفاقات خوب می توانند هرچیزی باشند، دیدن یک دوست قدیمی، نکته جالبی که یکی از همکاران در محل کار تعریف می کند یا حتی یک غروب آفتاب زیبا. ثابت شده است که جشن گرفتن موفقیت های کوچک باعث افزایش انگیزه و شعله ور شدن شادی می شود. ثبت روزانه اتفاقات خوشایند باعث می شود که احساس بهتری داشته باشید و وقایع بهتری برای شما رخ دهند.

_ روزانه از یک نفر تقدیر کنید
این روش را خیلی دوست دارم. برای داشتن چیزهای خوبی که به دست می آورید باید آنها را تشخیص دهید و اجازه دهید که دیگران هم بدانند که آن موضوع برای شما هم اهمیت دارد و شما متوجه آن شده اید. زمان بگذارید و از تلاش یک نفر از اقوام یا دوستان تان در برابر دیگران تشکر یا تمجید کنید. یک روش دیگر ارسال ایمیل های روزانه برای یک شخص است. آن شخص می تواند معلم قدیمی مدرسه شما باشد که زمانی به شما نصیحت ارزشمندی کرده است و اکنون هر روز از آن سپاسگزاری می کنید. از خودتان شجاعت نشان دهید و از یک همکار یا حتی کسی که فقط یکبار او را ملاقات کرده اید، تشکر کنید.

_ یک کار نیک انجام دهید
 انجام کارهای نیک (حتی کار کوچکی مانند آوردن لبخند بر لبان یک نفر در محل کار) باعث افزایش سطح خوشحالی می شود. متوقف کردن انجام کاری که انرژی فکری زیادی لازم دارد این قدرت را به شما می دهد که از حلقه منفی نگری خارج شوید. سعی کنید کارهای خوب کوچک شما محسوس باشند؛ مثلا خرید یک فنجان قهوه برای کسی.

_ مراقب ذهن تان باشید
 تمرکز یعنی توجه داشتن به زمان حال بدون قضاوت درباره آن، باز کردن درهای آگاهی و رها کردن ذهن فرا تر از محدودیت های منفی که می تواند به برقراری تعادل و مثبت دیدن تصاویر پیرامون کمک کند.
  • Fa Nazari

درست مانند یک طراح داخلی که وضعیت داخلی ساختمان را طراحی و سازماندهی می‌کند نگرش شما نیز عملکردی مشابه دارد و به طراحی و سازماندهی ذهن‌تان می‌پردازد و آن را منعطف می‌کند. اهمیت نگرش در چیست؟ نگرش شما شامل درک شما از موفقیت (یا شکست) است و تأثیر بزرگی بر ادامه‌ی مسیرتان در زندگی و کار دارد، مهم‌ترین مسئله‌ای که باید بدانید این است که انتخابِ نوعِ نگرش‌تان با خودتان است. در این مقاله راه‌هایی را خواهید دید که با استفاده از آنها، می‌توانید نگرش خود را تغییر بدهید و با مثبت اندیشی و موفقیت به یک زندگی ایده‌آل برسید.

۱. مربی درونی خود را پیدا کنید

افکاری که شما درباره خودتان، توانایی‌هایتان، دستاوردهای مالی‌تان (یا شکست‌های مالی‌‌تان) دارید و همچنین تصوری که در ذهن‌‌تان نسبت به توانایی‌تان برای رسیدن به موفقیت دارید، در نهایت در زندگی‌تان عملی خواهند شد. اعمال از افکار سرچشمه می‌گیرد. برای موفق بودن، افکارتان را با فکر و درایت انتخاب کنید. اگر نگرش شما غیرمولد است و احساس می‌کنید نیاز به تغییر الگوی منفیِ تفکر دارید، می‌توانید این تمرین را انجام بدهید: یک مربی داخلی برای خودتان تصور کنید که افکار ترس‌آور و ناامیدکننده‌ی شما را با افکاری که از ایمان و عقیده و قدرت درونی‌تان سرچشمه می‌گیرد، عوض می‌کند. برای این کار باید تمرکز خود را بر توانایی‌هایتان بگذارید تا بتوانید به اهداف‌تان دست یابید. شما باید یاد بگیرید که مربی خود باشید و خودتان را برای یک وضعیت ذهنی مثبت آماده کنید. این کار باعث می‌شود که از حرکت باز نایستید و به تلاش ادامه بدهید. با این معادله نگرش خود را ارزیابی کنید: نگرش=حرکت. این معادله بیان می‌کند که نگرش آن چیزی است که حرکت رو به جلو یا رو به عقب شما را تعیین می‌کند. بنابراین باتوجه به اینکه در زندگی‌تان چگونه حرکت می‌کنید، می‌توانید نگرش‌تان را ارزیابی کنید.

۲. انگیزه‌های خود را پیدا کنید

در جست‌وجوی چیزهایی باشید که به شما انگیزه‌ی تلاش و کوشش می‌دهد. فکر کنید که در گذشته چه چیزهایی به شما انگیزه داده است تا تغییری در زندگی‌تان ایجاد کنید و به دنبال اهداف‌تان بروید. اگر می‌خواهید انگیزه و اشتیاق خود را تقویت کنید، باید علت انجام کارهایتان را بدانید. آیا انگیزه‌ی کارهایتان دستیابی به سود مالی بوده است؟ یا می‌خواستید از خودتان محافظت کنید؟ آیا می‌خواستید کاری را انجام بدهید تا بتوانید وضیت فعلی خود را حفظ کنید؟ یا ترس و خشم دلیل انجام برخی کارهایتان بوده است؟ اگر انگیزه‌های روشنی داشته باشید می‌توانید سریعا نگرش خود را به سمت مثبت‌اندیشی تغییر دهید. زیرا زمانی که بتوانید به خودتان برای یک هدف انگیزه بدهید، نگرش شما از قدرت درونی‌تان سرچشمه می‌گیرد، که باعث می‌شود سریع‌تر در مسیرتان حرکت کنید، بشتر بخندید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید، که تمام اینها در نهایت موجب خواهد شد که موفقیت‌های بیشتری به دست آورید.

۳. برای خود الگوهای ذهنی انتخاب کنید

الگوهایی برای خود انتخاب کنید که به تجسم اهداف‌تان کمک کند تا برای رسیدن به آنها، مهارت‌های خود را افزایش دهید. برای حفظ نگرش مثبت و مشتاقانه، الگوهایی برای موفقیت خلق کنید و مدام درباره‌ی آنها فکر کنید. هرچقدر عمیق‌تر به تحقق یک هدف باور داشته باشید، احتمال بیشتری برای محقق شدن آن وجود دارد. این نوع تمرین ذهنی، باعث مثبت‌اندیشی شما می‌شود و شما را به سمت دست‌یابی به موفقیت سوق می‌دهد. من معتقدم که شما به شکل طبیعی برای آنچه که تجسم می‌کنید، تلاش خواهید کرد.

۴. اضطراب خود را مدیریت کنید

مانی که در کار خود با چالش مواجه می‌شوید، شاید احساس کنید که کنترل احساسات و افکار خود را از دست داده‌اید. برای اینکه خوش‌بین باقی بمانید، ذهن خود را نظم ببخشید تا از افکار بدبینانه خالی شود و از لغزش در سراشیبیِ سؤالِ «چه می‌شود اگر» نجات پیدا کنید. اضطراب در واقع ترس از آینده است. به خودتان یادآوری کنید که «چه می‌شود اگر» در حال حاضر رخ نداده است. این تنها یک تئوری است. پس بر آنچه که در حال حاضر می‌توانید کنترل کنید، تمرکز کنید. هر فکر دانه‌ای است که شما برای برنامه‌ریزی نوع نگرش و در نتیجه نوع رفتارتان، آن را می‌کارید. برای اینکه نگرش خوبی داشته باشید، یاد بگیرید که ذهن‌تان را بر راه‌حل‌ها متمرکز کنید نه بر مشکلات.

۵. احساس مثبت در دیگران ایجاد کنید

برای رسیدن به اوج پتانسیل خود در صعود به قله‌ی موفقیت، باید مصمم و زیرک باشید ولی علاوه بر آن باید خوشحال هم باشید و از کارتان لذت ببرید. هرچقدر بیشتر به دیگران انرژی بدهید، به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابید. انرژی شخصی شما هم می‌تواند افراد را به شما جذب کند و هم می‌تواند آنان را دفع کند. وقتی که با هیجان و قدرت ظاهر می‌شوید، این احساس به افراد پیرامون شما هم انتقال می‌یابد و روحیه‌ی کاری را در آنها افزایش می‌دهد. اگر نگرش شما مردمی و همه‌گیر و هدفش رساندن زندگی به حد کمال باشد، پتانسیل نامحدودی پیدا می‌کنید. در واقع نگرش مثبت شما به دیگران انگیزه می‌دهد تا از تلاش‌تان برای رسیدن به سطح بالای موفقیت حمایت کنند.

۶. اشتیاق خود را نشان بدهید

مشتاق موفقیت باشید. به این ترتیب یک شوق طبیعی در رفتار شما نمایان خواهد شد و به نظر خواهد آمد که نمی‌توانید برای دست به کار شدن و تبدیل اشتیاق‌تان به عمل صبر کنید. این شوق نماینده‌ی تمام احساسات شماست و زمانی که ۱۰۰ درصد متعهد به کارتان باشید، به عنوان موتور محرکه‌ی شما برای رسیدن به اهداف‌تان عمل می‌کند. تعهد کامل، شک و تردید را از بین می‌برد.

۷. به دنبال معنای عمیق‌تری باشید

انگیزه های معنوی نه تنها روح شما را پرورش می‌دهد، بلکه اگر بتوانید بین آنها با اهداف کاری خود ارتباط برقرار کنید، به این احساس خواهید رسید که با کارتان اهدافی که برای زندگی دارید، محقق خواهد شد. شغل شما جایی است که بتوانید در یک مقیاس بزرگ‌ بر دیگران تأثیر مثبت بگذارید. این نوع تفکر به هدفی که برایش کار می‌کنید، معنا می‌بخشد و شما را قادر خواهد کرد که ببینید چگونه هدف‌تان به زندگی دیگران کمک می‌کند. این موضوع به شما قدرت بیشتری برای انجام کارتان می‌دهد.

۸. کمی بی‌خیال باشید

هنگامی که در تلاش برای دست‌یابی به موفقیت هستید، به دنبال جنبه‌های مفرح و لذت‌بخش زندگی نیز باشید. این باعث می‌شود که استرس‌تان کاهش پیدا کند. هرچقدر کمتر استرس داشته باشید، انرژی مثبت بیشتری خواهید داشت که باعث تلاش سخت‌تر شما خواهد شد. بی‌خیال بودن مهارت بزرگی است که باعث می‌شود محیط کاری اطراف‌تان شادتر شود و به شخصیت شما کاریزما می‌بخشد (جذابیت شخصیتی) و در کسانی که با شما یا برای شما کار می‌کنند، اعتماد و علاقه به‌وجود می‌آورد.

۹. فعالیت بدنی انجام دهید

یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای تغییر نگرش منفی، تغییر در وضعیت جسمی است. اگر استرس دارید، فعالیت بدنی خیلی سریع در شما آرامش ایجاد می‌کند. این کار کمک می‌کند تا فکرهای منفی را از سر خود بیرون کنید و انرژی خود را برای دیدن افکار مثبت جمع کنید. ورزش (یا هر نوع فعالیت بدنی) شما را به سمت یک وضعیت متعادل ذهنی سوق می‌دهد که به شما اجازه می‌دهد تا مثبت‌اندیشی خود را افزایش دهید. حرکت به صورت طبیعی باعث آزاد شدن استرس می‌شود که برای تعادل ذهنی و تداوم انگیزه بسیار ایده‌آل است. اگر نمی‌توانید در یک روز پر از استرس به باشگاه بروید، حداقل یک پیاده‌روی کوتاه (مثلا ۱۵ دقیقه) انجام بدهید.

۱۰. بر خودتان مسلط شوید

برای موفق شدن باید بر دو چیز تسلط داشته باشید. افکار و احساسات‌تان. اگر به طور ذاتی بدبین هستید، تصمیم بگیرید که آگاهانه مسئولیت انتخاب نگرش‌ خود را بر عهده بگیرید. مثبت‌اندیشی را در اخلاق و تعامل‌تان با دیگران در پیش بگیرید. زمانی‌که بتوانید بر دنیای درونی خود تسلط پیدا کنید، بر دنیای بیرونی خود نیز می‌توانید تسلط پیدا کنید. در دنیای کسب‌و‌کاری که هر شخص برای ساختن منابع، استعدادها، امور مالی، فناوری و غیره تلاش می‌کند، موفقیت یک شخص به دلیل مصمم بودن و انعطاف‌پذیری اوست. در کسب‌و‌کار، نگرش همه چیز است. اگر باور داشته باشید که می‌توانید موفق شوید، حتما خواهید توانست. نگرش شما درباره‌ی موفقیت، در واقع پیشگویی شماست. پس برنده بودن را انتخاب کنید.

  • Fa Nazari

پس برای از بین بردن افکار منفی و جایگزین کردن آنها با نگرشی مثبت‌تر چه باید بکنید؟ حتی اگر ذاتاً خوش‌بین نباشید، راه‌هایی هست که از طریق آن بتوانید مهارت‌های مثبت‌اندیشی را در خود تقویت کرده و از فواید آن بهره ببرید.

وقتی روزتان خیلی پرمشغله باشد، خیلی راحت ممکن است به مسائل منفی توجه کنید. بخاطر کارها و مسئولیت‌های زیادتان ممکن است احساس خستگی، کلافگی و استرس زیادی داشته باشید. درنتیجه، افکار منفی به درون مغزتان راه باز می‌کنند. بااینکه می‌دانید مثبت فکر کردن برای وضعیت ذهنتان بهتر است اما اگر بگوییم که برای سلامتی‌تان هم می‌تواند مفید باشد، شاید تعجب کنید. تحقیقات نشان داده است که مثبت‌اندیشی می‌تواند فواید بسیار زیادی در بر داشته باشد از بالا بردن اعتمادبه‌نفس و سلامت روانی‌تان گرفته تا ارتقای سلامت فیزیکی‌تان.

پس برای از بین بردن افکار منفی و جایگزین کردن آنها با نگرشی مثبت‌تر چه باید بکنید؟ حتی اگر ذاتاً خوش‌بین نباشید، راه‌هایی هست که از طریق آن بتوانید مهارت‌های مثبت‌اندیشی را در خود تقویت کرده و از فواید آن بهره ببرید.

روی افکارتان تمرکز کنید
برای اینکه مثبت‌اندیش باشید، باید یاد بگیرید که چطور به درستی افکارتان را تحلیل کنید تمرکز بر جریان سیال ذهن کار سختی است، مخصوصاً اگر خیلی اهل استنطاق کردن نباشید. وقتی با موقعیتی چالش‌انگیز روبه‌رو می‌شوید، سعی کنید بفهمید که چطور درمورد آن اتفاق فکر می‌کنید. آیا شروع به مکالمه منفی با خودتان می‌شوید؟ یا در ذهنتان از خودتان و دیگران انتقاد می‌کنید؟ این تفکر منفی یک مانع اصلی است اما شناسایی این افکار اولین قدم برای غلبه بر آنهاست.

برخی از انواع متداول تفکر منفی شامل فقط تمرکز کردن بر جنبه‌های منفی یک مسئله می‌باشد. مثلاً تصور کنید که روز پرمشغله‌ای را سر کار داشته‌اید. یک سخنرانی داشته  اید و کارهای مختلفی را جلوتر از برنامه به اتمام رسانده‌اید اما فراموش کردید یک تلفن مهم را انجام دهید. آن شب متوجه می‌شوید که با وجود موفقیت‌هایی که در آن روز کسب کرده اید، فقط به آن اشتباه کوچک فکر می‌کنید و نگران هستید که چه تاثیری بر کارتان خواهد داشت. به جای فکر کردن به مثبت‌ها و درک منفی، همه مثبت‌ها را نادیده گرفته و منفی کوچک را بسیار بزرگ کرده‌اید.

مقصر دانستن خود یکی دیگر از شایع‌ترین نوع تفکر منفی است
وقتی بخش شما در شرکت، به سهم فروش ماه خود نمی‌رسد، به جای اینکه به این فکر کنید که اقتصاد کند موجب فروش کلی کمتر شده است، مدام خودتان را مقصر می‌دانید. این نوع تفکر منفی می‌تواند برای سلامت روانی شما مخرب باشد. با مقصر کردن خود برای مسائلی که تقصیر شما نبوده یا در کنترل شما نیست، اعتمادبه‌نفستان  دچار افول می‌شود.

چطور مثبت‌اندیش شوید
تغییر چرخه منفی فکر کار بسیار سختی است و فرایندی است که نیازمند زمان است. شایان‌ذکر است که تکرار کلیشه‌هایی که معمولاً توسط کتاب‌ها پیشنهاد می‌شود (مثل «من به اندازه کافی خوب هستم! من خیلی باهوشم! مردم من را دوست دارند!) در واقعیت می‌تواند تاثیری منفی بر تصور شما از خودتان داشته باشد. مثبت‌اندیشی این نیست که عینکی به چشم‌هایتان بزنید که همه جا را خوشرنگ نشان می‌دهد و همه چیزهای منفی که در زندگی با آنها روبه‌رو می‌شوید را نادیده بگیرید. این رویکرد به همان اندازه نادیده گرفتن‌ مثبت‌های زندگی ویرانگر است. تعادل، با مقدار سالمی واقع‌گرایی، رمز کار است.

پس وقتی خود را درگیر افکار منفی دیدید، چه باید بکنید؟


با قدم‌های کوچک شروع کنید
از اینها گذشته، می‌خواهید یک عادت جدید را وارد زندگی‌تان کنید و درست مثل کسی که می‌خواهد یک رفتار جدید را در خود ایجاد کند، این کار زمان می‌برد.

سعی کنید اول یک قسمت از زندگی‌تان که ببشتر تحت‌تاثیر منفی‌گرایی  است را شناسایی کنید.


ممکن است درمورد وضعیت ظاهری‌تان یا درسی‌تان منفی فکر کنید. وقتی با یک بخش خاص از زندگی‌تان شروع کنید، در طولانی‌مدت تغییراتی که در خود ایجاد می‌کنید بادوام‌تر خواهند بود.


خود، تصور کنید تصمیم گرفته‌اید بر افکار منفی که درمورد وضعیت درسی‌تان دارید، تمرکز کنید. قدم بعدی این است که هر روز زمانی را به ارزیابی افکارتان اختصاص دهید، وقتی می‌بینید که افکار انتقادی درمورد خودتان دارید، یک لحظه صبر کرده و به آنها خوب فکر کنید. بااینکه ممکن است بخاطر گرفتن یک نمره بد در امتحان ناراحت باشید، آیا سرزنش کردن خودتان دردی را درمان می‌کند؟ آیا راهی برای ایجاد یک تغییر مثبت در موقعیت وجود دارد؟ بااینکه در این امتحان خود کار نکرده‌اید، حداقل می‌دانید که برای امتحان بعدی چطور باید برای درس خواندن زمانبندی کنید.

مراقب مکالمات منفی‌ با خودتان باشید
وقتی مکالمه درونی‌تان می‌گوید شما هیچوقت تکالیفتان را انجام نمی‌دهید یا کارتان سخت است، راهی برای پیدا کردن دیدگاهی مثبت‌تر نسبت به موقعیت پیدا کنید. مثلاً اگر درگیر نوشتن یک مقاله تحقیقی هستید، به دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید برنامه‌تان را طوری تغییر دهید که وقت بیشتری برای این پروژه داشته باشید تااینکه اسیر نومیدی شوید. وقتی انجام کاری به نظرتان سخت می‌رسد، به این فکر کنید که شاید بتوانید برای انجام آن از کسی کمک بگیرید.

مثبت‌اندش بودن این نیست که همه واقعیت‌های منفی زندگی‌تان را نادیده بگیرید. این است که بتوانید رویکردی فعال‌تر به زندگی داشته باشید.


مثبت‌اندیشی به جای احساسی ناامیدی یا کلافگی، به شما امکان می‌دهد با فکر کردن به راه‌های موثر برای حل مشکل و پیدا کردن راهکارهای خلاقانه، با چالش‌های زندگی روبه‌رو شوید. شاید آسان نباشد، اما تاثیر مثبتی که بر سلامت فکری، احساسی و جسمی شما می‌گذارد، ارزشش را خواهد داشت. نیازمند این است که صبور باشید و تمرین کنید. این فرایند را نمی‌توانید قدم به قدم جلو ببرید و به اتمام برسانید. درعوض، نیازمند این است که تا پایان عمر به درونتان نگاه کنید و برای مبارزه با افکار منفی و ایجاد تغییرات مثبت علاقه‌مند باشید.


  • Fa Nazari

می دانیم که همه برای رسیدن به موفقیت به طور خستگی ناپذیر تلاش می کنند اما به آنچه که در آرزویش هستند دست نمی یابند آیا مسیر موفقیت را اشتباه انتخاب کرده اند؟ هدف و مقصود مشخص و روشنی نداشته اند؟ به توانایی ها و امکانات خود بی توجه بوده اند؟ آیا در نیمه راه پی برده اند که هدف مورد نظر در رسیدن به موفقیت سعادتی به دنبال نخواهد داشت؟ سایت آسمونی در این مقاله مطالب بسیار مفید و کاربردی در مورد موفقت عنوان می کند که در ادامه می خوانید

«موفقیت همراه با حیثیت طلبی به عصبیت ، ناکامی ، محرومیت و ناخشنودی می انجامد.» ماکسول مالتز

موفقیت چیست ؟

چرا همواره از انسانهاى خوشبخت می پرسند: راز موفقیت شما چیست؟

هیچ کس جز خود فرد نمی داند که چقدر موفق است چون موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است. پس به حرف دیگران بی

اهمیت باشید و سعی کنید که به نظر اطرافیان نسبت به خود فقط لبخند بزنید. ببینید کسانی که درباره شما قضاوت می کنند خودشان چگونه هستند و در کجای راه قرار گرفته اند. در مسیر

موفقیت فراز و نشیب ها و چالش های بسیاری است اما باید به آنها بی توجه باشید تا به آنچه می خواهید برسید. یکی از ویژگی های موفقیت داشتن هدف است، با یافتن راههای درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد.

بعضى از صاحب نظران موفقیت را مثلثى طلایى می دانند که سه ضلع آن عبارتند از:

  1. نظم و آرامش
  2. برنامه ریزى و دقت
  3. سرعت عمل و زمان شناسى

در حقیقت هر انسانى ناخداى کشتى زندگى خود است و زمانى موفق خواهد بود که خوب فکر کند، تعیین هدف کند، خوب حرکت کند و با تغییرات سازگار شود، خوب برنامه ریزى و عمل کند.

«بیشتر مردم به همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند.» آبراهام لینکلن

تعریف موفقیت چیست ؟

موفقیت یعنی پیشبرد تمام فاکتورهای انسان (سلامتی، معنویت، ثروت، آرامش، عشق و خدمت به دیگران)

انسان دارای ابعاد مختلفی است که برای رسیدن به موفقیت باید تمام فاکتورهای خود را پیشرفت دهد یک فرد تنها با پرورش یک بعد وجودی خود موفق محسوب نمی شود بلکه باید تمام

زوایای وجودش را پرورش دهد تا به هدف نهایی خود در زندگی برسد.

انسان باید دارای باورهای مثبت باشد و همیشه خود را فردی ببیند که آرزو دارد باشد. افکار منفی فرد را از رسیدن به خواسته ها و اهدافش دور می کند. این افکار از کودکی درون ذهنمان لانه کرده و ما را به سمتی پیش می برد که نمی خواهیم.

وقتى باور انسان به موفقیت مثبت باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار مى شود:

الف) نوع نگاهش به زندگى مثبت می شود.

ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزى همراه می کند.

ج) با شکست هاى جزئى در سر راهش ناامید نمی شود.

د) همواره براى رسیدن به موفقیت و پیروزی بیشتر فعالیت می کند.

یک شخصیت موفق از ۷ جزء تشکیل شده :

۱- موقعیت شناسی

لازم است بدانید کار انسان شبیه کار دوچرخه است. تعادل دوچرخه تا زمانی حفظ می شود که در یک جهتی حرکت کند. اشکال برخی انسانها این است که می خواهند بدون حرکت و بدون مقصد تعادل خویش را حفظ کنند و برای همین است که احساس تزلزل می کنند

باید برای خودتان هدف با ارزشی تعیین کنید و مهم تر از آن طرحی برای دستیابی به آن هدف بریزید. ببینید به دنبال چه می گردید. به آینده فکر کنید و از گذشته دست بردارید اینطوری جوان و شاداب می مانید. بی هدف حتی جسم هم وظایف خودش را درست انجام نمی دهد وقتی هدف ندارید در واقع زندگی نمی کنید شما بجز هدفهای شخصی به اهداف غیر شخصی هم نیاز دارید مثل کمک کردن به دیگران

۲- تفاهم

اغلب ناکامیهای ما در روابط انسانی حاصل سوء تفاهمات است و برای برخورد موثر با مسائل باید از ماهیت واقعی آن اطلاع داشت. ما با توجه به مجموعه ای از واقعیات یا شرایط انتظار داریم که دیگران هم مثل ما واکنش یا حساسیت نشان دهند ولی فراموش نکنید که هر انسانی با توجه به تصاویر ذهنی خودش نسبت به مسائل واکنش نشان می دهد. اغلب اوقات واکنش یک فرد نسبت به شما بخاطر اذیت و آزار و بدخواهی نیست بلکه به این دلیل است که آن فرد وضعیت را جور دیگری درک می کند اگر اینگونه به افراد و واکنش آنها نگاه کنید سطح تفاهم در روابط شما بالا خواهد رفت

ما تا حقیقت را درک نکنیم نمی توانیم واکنش مناسبی نشان دهیم باید بتوانیم حقیقت را ببینیم و آنرا چه خوب چه بد قبول کنیم. بسیاری از ما این اشتباه فاحش را انجام می دهیم که تقصیرات و اشکالات خود را نمی پذیریم حتی قبول نمی کنیم که جانب اشتباه را گرفته ایم قبول نمی کنیم که شرایط به غیر از آن چیزی است که ما دوست داریم و خود را فریب می دهیم و چون حقیقت را نمی شناسیم نمی توانیم حرکت مناسبی انجام دهیم

 ۳- شجاعت

 داشتن هدف و درک شرایط کافی نیست، شجاعت عمل لازم است. تنها با عمل کردن می توان اهداف ، امیال و باورها را به حقیقت تبدیل کرد. اصولا در این دنیا چیز ۱۰۰ % مطمئن وجود ندارد. تفاوت میان آدم موفق و غیر موفق در زمینه نقطه نظر ها و توانائیها نیست مسئله شهامتی است که انسان موفق روی نقطه نظرهای خودش نشان می دهد خطرات حساب شده را می پذیرد و دست به عمل می زند

بی تحرکی و دست روی دست گذاشتن انسان را در مواجهه با مسائل عصبی و ناتوان می کند اگر آنقدر صبر کنیم و دست روی دست بگذاریم تا از نتیجه کاری مطمئن شویم هرگز قدمی برنخواهیم داشت.  هر کاری که بکنید احتمال اشتباه در آن هست

۴- خیرخواهی

 شخصیت های موفق به سایرین هم اهمیت می دهند و برای هم نوعانشان احترام قائل می شوند با دیگران همانطور که زیبنده انسانهاست رفتار می کنند. وقتی نسبت به سایرین احساس خیرخواهی بیشتری می کنیم بدون استثنا نسبت به خودمان هم خیرخواه تر می شویم یکی از بهترین شیوه های مبارزه با احساس گناه و تقصیر این است که گناه را به گردن سایرین نیندازید. کسی که شخصیت موفق دارد نسبت به سایرین احساس خیرخواهی می کند مردم البته که مهم هستند و نمی توانید با آنها مانند اشیاء بی جان روبرو شوید اما برای اینکه بتوانید خیرخواهی را در خودتان افزایش دهید ۳ کار می توانید انجام دهید

–   سعی کنید با درک حقیقت درباره مردم ارج و قرب آنها را نزد خود بالا ببرید و فراموش نکنید که مردم بنده خداوند هستند

–   به خودتان فرصت دهید کمی درباره احساسات ، نقطه نظرها ، امیال و نیازهای سایرین فکر کنید

–   مردم را مهم بدانید و با این روحیه با آنان برخورد کنید. بدانید رفتاری که نشان می دهید با احساس شما رابطه مستقیم دارد

 ۵- مناعت

 از میان تمامی پستی و بلندیهایی که در زندگی وجود دارد نداشتن مناعت نفس کشنده تر از همه و غلبه بر آن از هر کاری دشوارتر است. علتش این است که چاله را به دست خودمان کنده ایم. قبول کرده ایم که ” فایده ای ندارد “، ” این کار از دست من ساخته نیست “. خیلی ساده باید در ذهن خود فرو کنیم که دست کم گرفتن خویش ، فروتنی و شکسته نفسی نیست، عیب و گناه است. شخصی که به اندازه کافی مناعت نفس دارد نسبت به دیگران احساس دشمنی نمی کند. به زور در صدد اثبات چیزی بر نمی آید. حقایق را واضح تر می بیند

حالا سوال این است که برای بهبود مناعت خود چه کنیم ؟ تصویر ذهنی انسانهای شکست خورده و بی ارزش را فراموش کنید – مفهوم کلمه مناعت این است که قدر و ارزش خود را می دانید – و قدر ارزشهای خود را دانستن خودبینی نیست مگر اینکه گمان کنید که خودتان آفریدگار خویش هستید. بزرگترین راز کسب مناعت این است که از مردم قدردانی بیشتری بکنید. برای فرد فرد مردم احترام قائل شوید زیرا همه انسانها بندگان خداوند هستند بنابراین موجود باارزشی به شمار می روند و عجیب آنکه مناعت خود شما با این روحیه بالا می رود

۶- اعتماد به نفس

اعتماد به نفس با تجربه کردن موفقیت ایجاد می شود وقتی کاری را برای نخستین بار شروع می کنیم از نتیجه اش آنقدرها اطلاعی نداریم علتش این است که موفقیت را تجربه نکرده ایم و باید بدانید که موفقیت تولید موفقیت می کند و حتی یک موفقیت کوچک قدمی برای موارد بعدی است و شما هم می توانید از این روش ساده برای کسب اعتماد به نفس استفاده کنید

روش دیگر ایجاد عادت یادآوری موفقیتها و فراموش کردن ناکامی های گذشته است در حالیکه بسیاری از افراد موفقیتهای گذشته را فراموش می کنند و شکستها را در خاطر نگه می دارند و در نتیجه اعتماد به نفس را از بین می برند

اما راه حل چیست ؟ برای پیروز شدن از اشتباهات پند بگیرید و بعد اشتباه را از ذهن بیرون کنید موفقیتهای گذشته را بخاطر آورید و آنها را برای خودتان تصویر کنید هر کس بالاخره برای یکبار هم که شده موفقیت را تجربه کرده است

 ۷- خود پذیری

تا انسان خود را نشناسد به خوشبختی واقعی نمی رسد. مفلوک ترین انسانها آنهایی هستند که همه سعی شان بر این است که خود و دیگران را به قبول چیزی جز آنچه که هستند مجاب کنند. بی جهت خودتان را جز آنچه هستید نشان ندهید. همین هستید که هستید.

اغلب ما بهتر ، قوی تر و شایسته تر از آن هستیم که می پنداریم. با ایجاد تصویر ذهنی بهتر ، توانایی ، استعداد و قدرت جدیدی در خودتان ایجاد نمی کنید شما همه اینها را دارید و در واقع فقط آنها را مورد استفاده قرار می دهید.

خودتان را آنطور که هستید قبول کنید با تمام تقصیرها ، نقاط ضعف ، نواقص و نقاط قوت شروع حرکت شما باید از اینجا باشد. نواقص خویش را تحمل کنید. اطلاع از کمبود ها لازم است ولی خودتان را بخاطر این کمبود ها تکفیر نکنید.

میان خویش و رفتارتان فرق بگذارید. چه غم که کامل نیستید خودتان را ناراحت نکنید خیلی چیزها دارید و همه مثل شما هستند هر کدام که جز این تظاهر می کنند خودشان را گول می زنند

  • Fa Nazari

یکی از بزرگترین تله‌هایی که در جامعه‌ی مدرن وجود دارد، اتوپایلت کردن (هدایت خودکار) سُکان زندگی است؛ یعنی مرده‌ی متحرک بودن و انجام هر کاری که دیگران انجام می‌دهند. بیشتر ما به شدت مشغول واکنش نشان دادن و پاسخ دادن به پیرامون‌مان و چیزهایی که اطراف‌مان روی می‌دهد هستیم. در حالی که باید با توجه به دنیایی که خاص خودمان است دست به عمل بزنیم و مسئول دنیای خود و واقعیت متعلق به خودمان باشیم. ما فراموش می‌کنیم که حواس‌مان به خودمان باشد و اهداف‌مان را از یاد می‌بریم.

هشیار باشید

اگر در تصمیم‌های روزمره‌تان آگاه و هشیار باشید، اعمال و رفتارهای مناسب‌تری خواهید داشت که به شما در رسیدن به اهداف‌تان کمک خواهد کرد. در زندگی هدف داشته باشید، بر اساس ارزش‌ها و الویت‌های‌تان دست به عمل بزنید و اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه بکنید یا چطور کاری را انجام دهید.

وقتی شروع می‌کنید به گرفتن تصمیم‌های آگاهانه‌تر، این فکر به سراغ‌تان می‌آید که آیا با این کار به هدف‌تان نزدیک‌تر خواهید شد یا از آن فاصله خواهید گرفت. دلیل کاری که اکنون در حال انجامش هستید چیست؟ چرا این کتاب را می‌خوانید؟ کار دیگری ندارید انجام دهید؟ یا همین سایتی که الان مشغول مطالعه‌اش هستید؛ آیا یک یا چند نکته‌ی مفید برای‌تان دارد تا هوشمندانه آنها را در زندگی‌تان بکار ببرید و جوری شرایط‌‌ تان را بهتر کنید که در مسیر دلخواه‌تان پیش بروید؟

اهداف‌تان چیست؟

– سالم باشید؟ وزن کم کنید؟ اندامی متناسب داشته باشید؟

– به شغل رویایی‌تان دست پیدا کنید؟ خانه‌ی رویایی‌تان را بخرید؟ زندگی رویایی‌تان را داشته باشید؟

– به سرمایه‌ی مشخصی دست پیدا کنید؟ تشکیل خانواده دهید؟ زن یا مرد رویاهای‌تان را ملاقات کنید؟

اگر واقعا می‌خواهید به اهداف‌ و خواسته‌های‌تان برسید و انها را به واقعیت تبدیل‌ کنید، سه کار است که باید هوشیارانه و محسوس انجام‌شان دهید.

۱. اهداف‌تان را بنویسید.

۲. یک سیستم اعتقادی قدرتمند خلق کنید.

۳. روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید.

۱. اهداف‌تان را بنویسید

یک راز موفقیت در زندگی این است که اهداف‌تان را بنویسید. اولین کاری که صبح انجام می‌دهید، تعیین می‌کند که روزتان چگونه قرار است باشد. ذهن‌تان را جوری برنامه‌ریزی کنید که از همان لحظه‌ی بیدارشدن در شرایطی قوی و توانا باشد؛ با این روش، قطعا یک روز عالی و مفید خواهید داشت. حالا چطور می‌توانید چنین شرایطی را برای خودتان ایجاد کنید؟ با نوشتن اهداف‌تان هر روز صبح. وقتی این کار را کردید، دور مهم‌ترین هدف‌تان خط بکشید؛ هدفی که در درازمدت، بیشترین تاثیر را در زندگی‌تان خواهد گذاشت. حالا از خودتان بپرسید: «امروز چه کارهایی می‌توانم انجام دهم که همه چیز را تغییر دهد و من را به این هدفم نزدیک‌تر کند؟» تمام کارها و اقداماتی را که به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید، دور دو مورد از مهم‌ترین‌های‌شان را خط بکشید و شروع کنید. تا زمانی که انجام‌‌شان نداده‌اید متوقف نشوید.

این، شیوه‌ای بی‌نهایت موثر و عالی است که همان اول صبح شما را در شرایطی درست و مطلوب قرار می‌دهد. به جای اینکه صبح، سرگردان و خواب‌آلود باشید و نیم ساعت طول بکشد تا بیدار و هشیار شوید، ذهن‌تان را تنظیم می‌کنید تا پربازده و موفق باشد. یک دلیل خوب دیگر برای نوشتن اهداف‌تان این است که با خواندن‌شان احساس خوبی خواهید داشت؛ جوری آنها را بنویسید که انگار همین الان به نتیجه رسیده‌اند. با تکرار هر روزه‌ی این نوشتن و خواندن، خوشفکری و مثبت‌اندیشی شما تضمین خواهد شد و طبق اهداف‌تان عمل خواهید کرد. اهدافی که روی کاغذ نیایند، فقط آرزو هستند و بس! قدرت و نیرویی که در نوشتن اهداف پنهان است شما را به سمت دومین شرط لازم برای موفقیت سوق می‌دهد:

۲. باورهای‌تان را قوی کنید

یک رمز موفقیت در زندگی این است که باورهای‌تان را قوی کنید. اگر از افراد موفق بپرسید اولین قاعده‌ی کامیابی‌شان چیست، همه‌شان خواهند گفت: خودشان و کاری که انجام می‌دهند را باور دارند و از ابراز این باور نمی‌ترسند. اگر شما خودتان را قبول نداشته باشید چرا دیگری قبول‌تان داشته باشد؟ وقتی دیگران از شما درباره‌ی اهداف و خواسته‌های‌تان می‌پرسند، از بیان صریح و قاطع آن نهراسید، شاید هم به اهداف بلندتان بخندند و به دیده‌ی تمسخر نگاه‌تان کنند اما شما با تکیه بر باوری که به خودتان دارید نباید اهمیتی به واکنش‌ آنها بدهید. اگر نسبت به خواسته‌های‌تان سُست و نامطمئن باشید، تصمیمات متزلزلی خواهید گرفت که شما را به جایی نمی‌رساند. خلاف جریان پیش بروید و متمایز باشید. گذشته از همه‌ی اینها، چند نفر در دنیای امروز هستند که واقعا زندگی رویایی‌شان را دارند؟ حالا، چند نفر از اینها اگر ازشان بپرسید اهداف‌شان چیست، با جملاتی شبیه «نمی‌دانم» جواب می‌دهند؟ پس با اراده و مصمم باشید و خودتان را باور کنید. مردم بابت اینکه شهامت دارید دنبال رویاهای‌تان بروید به شما احترام خواهند گذاشت.

زمانی داستانی شنیدم که در مورد مرد جوانی بود که در یک فروشگاه محصولات ویدیویی کار می‌کرد. او هر روز دو مجله با خود به محل کارش می‌بُرد: یکی مربوط به کارآفرینی بود و دیگری مجله‌ای بود پُر از تصاویر اتومیبل‌های پرسرعت و گرانقیمت. رئیسش از او پرسید که چرا او هر روز این مجله‌ها را با خود می‌آورد و جواب مرد جوان این بود: «من دارم اتومبیلی را که قرار است بخرم انتخاب می‌کنم.» واکنش رئیس، مانند بیشتر آنهایی بود که ذهنی متوسط دارند: او دارد خودش را خسته می‌کند، او هرگز به چنین اتومبیلی نخواهد رسید و در نهایت مایوس و ناامید خواهد شد.

مدتی بعد، مرد جوان کارش را در آن فروشگاه رها کرد و به دنبال رویایش رفت. چند سال بعد او به همین فروشگاه برگشت تا یک فیلم ویدیویی را به آنجا برگرداند و سوار همان اتومبیلی بود که در آن مجله انتخابش کرده بود. همان کسانی در آنجا کار می‌کردند که این جوان در گذشته با آنها همکار بود. حالا می‌توانید تصور کنید وقتی او را با همان اتومبیلی دیدند که فکر می‌کردند هرگز صاحبش نخواهد شد، چه قیافه‌هایی داشتند؟ همه‌ی اینها با ایجاد یک سیستم فکری و اعتقادی قدرتمند شروع شد.

اولین قدم برای رسیدن به رویاها و خواسته‌ها این است که آنها را باور و تصور کنید. وقتی شما در ذهن‌تان ایمان دارید که هم‌اکنون به اهداف‌تان خواهید رسید، حسی از تحقق و یقین ایجاد می‌شود. این باور و قطعیت شما را به سمت اقدام و عمل پیش می‌برد و وقتی بدانید نتیجه چه خواهد بود، خیلی راحت‌تر می‌توانید اقدامات لازم برای رسیدن به آن نتیجه را انجام دهید.

شما مطمئن هستید بدنی را که دوست دارید خواهید داشت.

شما مطمئن هستید با خانواده‌ای که آرزویش را دارید در خانه‌ی رویایی‌تان زندگی خواهید کرد.

شما مطمئن هستید شغلی که دوست دارید را خواهید داشت و سرمایه‌ای را که باور دارید لایقش هستید به دست خواهید آورد.

اگر تصاویر موفقیت‌های‌تان را مدام در ذهن‌تان تکرار و تجسم کنید، راه‌های عصبی جدیدی در مغزتان ایجاد می‌کنید. ذهن‌تان نمی‌تواند فرق بین واقعیت و چیزی را که صرفا تصوراتی قوی و روشن هستند تشخیص دهد. رویاپردازی کنید و آن را باور داشته باشید، تصور کنید هم اکنون به خواسته‌های‌تان رسیده‌اید. اگر رویای‌تان ملکه‌ی ذهن‌تان شود، مطمئن خواهید شد که تنها نتیجه و پیشامد ممکن همین است و تلاش می‌کنید راه‌هایی را پیدا کنید تا به وقوع بپیوندد.

قدم بعدی که شما را به سمت کامیابی و شادی هدایت می‌کند این است که:

۳. روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید

از خردمندی پرسیدند بهترین سرمایه‌گذاری ممکن که کسی می‌تواند انجام دهد چیست. جوابش کوتاه، ساده و دلنشین بود: «روی خودت سرمایه‌گذاری کن.»
نام این خردمند، وارن بافِت (Warren Buffett) است که موفق‌ترین کارآفرین و سرمایه‌گذار دنیا است و بنا به گزارش فوربز (Forbes)، سرمایه‌ای به ارزش ۵۳.۵ میلیارد دلار دارد. استخدام مربی شخصی، عضویت در باشگاه ورزشی، تهیه‌ی غذاهای سالم، خریدن کتاب و پرداخت‌ هزینه‌های آموزشی ولخرجی نیستند بلکه سرمایه‌گذاری‌اند: سرمایه‌گذاری روی خودتان!

بعضی از کارهایی که می‌توانید برای سرمایه‌گذاری روی خودتان انجام دهید:

  • به باشگاه بروید و تمرین کنید. تمرین و ورزش باعث ترشح اندروفین شده، به شما احساس  فوق‌العاده‌ای می‌دهد و راندمان و میزان انرژی‌تان را بالا می‌برد. اگر زمانی را به ورزش اختصاص بدهید از عهده‌ی انجام کارهای روزانه‌تان بهتر بر خواهید آمد و با چیزهایی که زندگی پیش پای‌تان می‌گذارد بهتر می‌توانید کنار بیایید. چهل و پنج تا پنجاه دقیقه وقت، تمام آن چیزی است که نیاز دارید و بهترین مدت برای ورزش و تمرین نیز همین مقدار است.
  • وقتی هنگام برگشتن از محل کار برای خرید به فروشگاه می‌روید از خودتان بپرسید: «چه غذاهایی ذهن و بدنم را تغذیه و تقویت می‌کند تا احساس و عملکرد بهتری داشته باشم؟» با پاسخی که به این سوال  می‌دهید شرایط عالی بودن را برای خودتان فراهم می‌کنید و هوشمندانه غذاهایی را برمی‌گزینید که توانایی ذهنی و جسمی‌تان را بالا می‌برند و تصمیمات بهتری خواهید گرفت.
  • شروع کنید به کتاب خواندن. تقریبا همه کتاب می‌خرند، اما تعداد کمی واقعا آنها را کامل می‌خوانند.
  • تعداد کمی از افراد کتاب‌هایی را که خریده‌اند می‌خوانند اما تعداد بسیار کمتری چیزی را که خوانده‌اند به خاطر می‌سپارند. فقط خواننده‌ی کتاب نباشید بلکه واقعا مطالعه اش کنید.
  • دست کم یک ساعت در روز کتاب بخوانید. برایان تریسی (Brian Tracy) سخنران انگیزشی می‌گوید: «یک ساعت مطالعه‌ی روزانه، در عرض سه سال شما را در هر زمینه‌ای که فعالیت دارید، بهترین خواهد کرد؛ در عرض پنج سال تبدیل به یک مرجع ملی خواهید شد و در عرض هفت سال می‌توانید در زمینه‌ی کاری خود یکی از بهترین افراد در دنیا باشید.»
  • هر ایده‌ای را که به ذهن‌تان می‌رسد یادداشت کنید. هرگز خانه را بدون قلم و کاغذ ترک کنید. معمولا  بهترین ایده‌ها در نامناسب‌ترین شرایط به ذهن خطور می‌کنند؛ یادداشت‌شان کنید. فکر نکنید به یادتان خواهد ماند؛ نمی‌ماند! ضمنا یادداشت کردن ایده و فکر به ذهن‌تان اجازه می‌دهد ذخیره‌اش کند و ایده‌های بیشتر و بهتری ارائه دهد.
  • یک مهارت جدید یاد بگیرید. سعی کنید هر روز یک مهارت جدید یا یک مطلب تازه یاد بگیرید. یک مهارت در روز یعنی ۳۶۵۵ مهارت جدید در سال. حالا تصور کنید اگر همین امروز شروع کنید، یک سال بعد چطور خواهید بود؟
  • برای دل خودتان کاری انجام دهید. بله، سختکوشی و پشتکار، عاملی اساسی در موفقیت است، اما  دست کم یک بار در ماه، تفریح کنید و کاری هیجان‌انگیز، مفرح و بی‌شائبه انجام دهید که به شما احساس شادابی و سرزندگی بدهد؛ خوش بگذرانید و تفریح کنید.
  • آخرین قاعده و توصیه‌ای که برای‌تان داریم این است: ادامه دهید و ادامه دهید!
  • گاهی شرایط سخت می‌شود و راه به‌نظر طولانی می‌آید. اما شما باید فقط ادامه دهید و از حرکت نایستید. اهداف‌تان را مرور و یادآوری کنید و تجسم‌شان را فراموش نکنید، ناگهان وضعیت‌تان تغییر خواهد کرد و دوباره در مسیر درست‌تان قرار خواهید گرفت؛ مسیری که شما را به تعالی می‌رساند. از این سه کلید برای خلق سرنوشت و رسیدن به خواسته‌های‌تان استفاده کنید.

    فرقی نمی‌کند چند سال دارید، اهل کجایید یا حرفه‌تان چیست؛‌ همه‌ی ما در یک ویژگی مشترکیم: میل به موفقیت.

  • Fa Nazari